آره ...
من خوب نیستم...
همون وقتی هم که تو یابو مسنجر با دشنه افتاده بودی به جونم هم خوب نبودم...
ولی چیزی نگفتم... گذاشتم بزنی تا آروم شی... و تو محکم تر زدی، محکم تر و عمیق تر...
گفتی تو به درد تخلیه شدن نمیخوری... با خودم گفتم باشه، مثل اینکه هنوز آروم نشده و اینجوری نمیشه... با خودم گفتم خوب پس دعوا میکنم، داد میزنم... جای زخمامو بهش نشون میدم... ولی... خیلی خون ازم رفته بود... خیلی بیشتر از اونی که بعدش بیام جمعت کنم...
من پس زده بودم تو رو تو یابو مسنجر؟ یا دو روز قبلش؟ که هیچ چی بهم نگفتی؟ من پای تلفن میگم خوب شد 16 دقیقه؟
من فقط تمام زورمو زدم...
ببخش اگه تمام زورم همینه الان...
شرمنده
پ.ن. دروغ نگفتم، هنوز هم مطمئنم که خیلی دوست دارم... نشون به اون نشون که از حرفهات خیلی دلگیر شدم.
پروردگار
حق با توئه!
من اذیت کردم
خیلی هم اذیت کردم و پشیمونم که اذیت کردم!
توی هیچ کدوم از اون لحظات دلم نمیخواست زخمت بزنم ..... دلم میخواست دادت دربیاد ..... کاش داد میزدی! انوقت آروم میشدم ..... دلم می خواست که لجت دربیاد ..... اما نه به بهای اینکه زم بزنم:(
هیچ وقت نگفتم که دروغ گفتی ..... هر کی هم بگه تو دروغ میگی خودش دروغگوئه و میخواد بین ما رو خراب کنه! خونش خراب باد!
اگه میگم ۱۶ دقیقه، برای اینکه زودتر این زج کشیدن تموم شه ..... ناراحت میشی اگه بگم چقدر اذیت میشم؟ اگه بگم هر شب گریه میکنم؟ فکرمو پاکه پاک کردم ...... توی زندگیم هیچ وقت فکر و ذهنم به این پاکی تزکیه نشده بود!
اما تو میخوای که همه چیز دور باشه ...... من چیکار میتونم بکنم جز اینکه دور باشم ...... تنها باشم و دور! و البته ساکت میشوم!
پ.ن: واقعا حق با توئه! میدونم! اما چیکار میتونم بکنم!؟ اگه یه کاری بکنم که بخوام از دلت دربیارم و بزنی تو ذوقم چی؟ اگه دوباره پس بزنی چی؟
پروردگار
میدونی .....
خیلی برام سخت و سنگینه که منی که تمام عمرم مورد توجه همه بودم و «شیلا خانوم»، دست و پا بزنم که نامزدم رو بخوام و هیچ .......
خیلی برام سنگینه بیتوجهی ...... نمیگم تو بیتوجهی از روی عمد می کنی ...... اما برام سنگینه حال و روز الانمون!!!
پروردگار
دردم از یارست و درمان نیز هم!!
مسخرهاس نه؟
از الان به تاپ تاپ افتادم که کی سهشنبه میشه! از الان شروع کردم انواع و اقسام چیزها رو به صورتم میمالم تا زودتر جوشهای صورتم خوب شه و سهشنبه تصویری خوبی ازم باشه!!
دلم میخواست فردا باشه ..... اما نمیشه ..... همیشه چیزی که میخوای و مطابق دلت هست قرار نیست شدنی باشه ..... و باید صبر کرد تا سهشنبه!!
کاش بعضیچیزها اینجوری نبود!!
کاش توی طرفه العینی همه چیز درست میشد!!
کاش .....
کاش .....
کاش .....
و عید میآید ...... بدون هیچ تغییری! و میگذره ...... بدون هیچ تغییری! و ما هم با گذرش گذر میکنیم ..... بدون هیچ تغییری! و روزها و ماهها و سالها میگذرند ..... بدون هیچ تغییری! و ما میمیریم ...... بدون هیچ تغییری!
کاش .....
کاش .....
کاش .....
:(
:-((